میگویندبه من،هرگزبه گذشته برنگرد،اگرسیندرلابرای برداشتن کفشش برمیگشت هیچوقت یک پرنسس نمیشد..
آخرمن سیندرلایی ام که تواورابه تخت نشاندی اما..اکنون دلشکسته ای ام باجفت کفشی زیبا
خاطراتی دلنشین وخانه ای ک دیگربه خاکسترفراموشی نشسته..
.
.
.
بوی رفتن میدهی،دررابازمیگذارم،وقتی بروکه گنجشکهاوستاره ها خوابند..کسی رامیشناسی ک شیشه شکسته ای رابندبزند
پیش ازآنکه بروی پیش ازآنکه بشکند..؟
.
.
.
جهت اطلاع از آخرین تغییرات وب سایت نازترین در خبرنامه وبلاگ ثبت نام کنید:
نظرات شما عزیزان: